وبلاگ :
عشقولانه،رومانتيک، هم نفس بي نفس، فرشته کوچولو
يادداشت :
اميدجوونم
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مرضيه
مردي نزد روانپزشک رفت و از غمي که در سينه داشت سخن گفت. روان پزشک پاسخ داد : در شهر دلقکي ست که مردم را ميخنداند و شاد ميکند نزد او برو تا غم خود را فراموش کني ، مرد لبخند تلخي زد و گفت : من همان دلقکم!!!