هرشب وقتی تنها میشم حس میکنم پیش منی دوباره گریه ام میگیره انگارتو آغوش منی روم نمیشه نگات کنم وقتی که اشک تو چشمهامه با اینکه نیستی پیش من انگار دستهات تو دستهامه بارون میباره و تورو دوباره پیشم میبینم اشک توچشهام حلقه میشه دوباره تنها میشینم قول بده وقتی تنها میشم بازهم بیای کنارمن شبهای جمعه که میاد بیای سر مزار من دوباره باز یادچشهات زمزمه ی نبودنم ببین که عاقبت چی شد قصه ی با تو بودنم خاک سرمزار من نشونی از نبودنت دستهای نامردم شهر چرا ازم ربودنت بارون میباره و تورو دوباره پیشم میبینم اشک توچشهام حلقه میشه دوباره تنها میشینم قول بده وقتی تنها میشم بازهم بیای کنارمن
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |