عشق را در چشم تو روزی تلاوت می کنم
با همه احساس خود را با تو قسمت می کنم
مرز بی پایان مهرت را به من بخشیده ای
در جوابت هر چه دارم من فدایت می کنم
نور چشمت را چراغ شام تارم کرده ای
من وجودم را همیشه فرش راهت می کنم
ای تجلی گاه هر چه خوبی و مهر و صفا
عاقبت مانند اشعار فریدون ناب نابت می کنم
بر خرابات وجودم زندگی بخشیده ای
تا نفس دارم همیشه شاد شادت می کنم
همچو سروی گشته ای تا خم نگردد قامتم
من صداقت را همیشه سرپناهت می کنم
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست...
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست ...
برای تویی که احسا سم از آن وجود نازنین توست ...
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...
برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی...
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی...
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...
... تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است برای
برای تویی که قلبت پـا ک است ...
برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است...
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است...
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است...
یه روزی می رم و اون روزه که گریه ات می گیره!
اگه من یه روز برم برای کی ناز می کنی
رو بوم کی می شینی با کی تو پرواز میکنی؟
وقتی که قهر می کنی منتتو کی میکشه؟
اگه من یه روز نباشم سرنوشتت چی می شه؟
کی واست لا لا می گه که چشماتو هم بزاری
کی می ذاره تو همش براش بهونه بیاری؟
با کلیدش کیه قفل اخماتو وا میکنه
اون شبا که سردته کی دستاتو ها میکنه؟
وقت گریه سر تو رو شونه کی می ذاری
به یه آغوش دیگه که آخه عادت نداری!
اگه من یه روز نباشم کی از عشقت می میره؟
یه روزی می رم و اون روزه که گریه ات میگیره !
من مانده ام و یک برگه سفید!!!
یک دنیا حرف نا گفتنی!!!
و یک بغل تنهایی و دلتنگی...
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!!!
در این سکوت بغض آلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند!
و برگ سفیدم
عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!
عشق تو نوشتنی نیست...
در برگه ام , کنار آن قطره
یک قلب کوچک می کشم !
و , وقت تمام است!!!
برگه ها بالا...
امروز هم گذشت با مرور خاطرات دیروز ...
با غم نبودنت وسکوتی سنگین
و من شتابان در پی زمان بی هدف
فقط می روم ... فقط می دوم ...
یاس ها هم مثل من خسته اند از خزان وسرما !
گرمی مهر تو را می خواهند
غنچه های باغ هم دیگر بهانه می گیرند !
میان کوچه های تاریک و غربت تنهایی ...
صدای قدم هایت را می شنوم
اما تو نیستی ...
فقط صدای مبهم
قول داده بودی که تنهایم نگذاری
همیشه با من باشی حتی اگر نبودی ...
یادت هست ؟؟؟
و رفتی وخورشید را هم بردی
و من در این کوچه های تنگ و باریک
سر گردانم ومنتظر ...
منتظر...
برگی از دفتر زندگی ام را ورق می زنم
و امروز به پایان دفتر زندگی ام نزدیک تر هستم ... !!!
گاه می اندیشم
کاش همنشین لحظه های بی قراریم
کسی جز تو نبود...!!!!
سلام به همگی ولنتاین همتون مبارک مخصوصا توکه هنوز نفسم .چه خبرا ببخشید دیر اومدم ولی از دستت ناراحت بودم ولی وقتی دیدم برام نوشتی خیلی خوشحال شدم راستی شنبه ازطرف مدرسه میرم مشهد برات کلی دعا میکنم دلم برای خودت صدات خیلی تنگ شده الانم که دارم برات مینویسم سرما خوردم شدید.به اندازه ی تمام گل های روی زمین دوستت دارم نفسم.بووووووووووووووس.دیگه از این به بعد زود زود میام برات بنویسم.بایییییییییی نفسم
khoObi khanumi?
Hatman ta"job mikoni ke fingilish minevisam!
Chon ba gushim umadam.
Nemidunam bavaret mishe ya na vali nemitunam ba compiuter biam chon tanha nistam .
Shoma ham ke mese hamishe mano sharmande mikoni !
Be har hal shoma bebakhsh.
Man daghighan har ruz be weblog sar mizanam.
Dige bayad beram
ba bye
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |